یادداشت های “شیدا غیاثوند”
. زمانی که از تراس به شهر، به کوچه های زشت و پست، به آپارتمان هایی که در زمین ریشه کردند و محبتِ زمین را… ادامه نوشته »
. زمانی که از تراس به شهر، به کوچه های زشت و پست، به آپارتمان هایی که در زمین ریشه کردند و محبتِ زمین را… ادامه نوشته »
تو به شب می نگری؟ شعر: #مرتضی_خانی دکلمه: فریبا امامیان میکس و مستر: امیر مهیاری
گرداب ماهی غول پیکریست میان کشتی دنبال همزادانش می گردد ملوانان نباید ته سیگارشان را به دریا می ریختند ! #سارا_اسماعیلی صلح! اگر بلد بود… ادامه نوشته »
مرا به شهر غزل های عاشقانه ببر به بیت های خرامان پر ترانه ببر چقدر خسته ام از عقل،از معیشت محض! بگیر دست مرا تا… ادامه نوشته »
کاش بویه ای بودیم درون آب تا مسیر کشتی ها را عوض می کردیم مسیر رویاها یا موجی در ادامه ی موجی دیگر می خوابیدیم… ادامه نوشته »
روی خطوط پیشانی ام راه می روی و رقص قلبم را تُند کُند تُند… به قرص ها نگاه می کنی و فراموشی هایم را کنارِ… ادامه نوشته »
خانه سرد است سرد مثل تنم مثل ویرانه های یک شهر است حلقه ات پشت مبل افتاده دخترم با عروسکش قهر است مثل یک کوه… ادامه نوشته »
تاوان ارتکاب کدامین گناه بود ؟ وقتی تمام حادثه در یک نگاه بود این عاشقانه های پر از التهاب را چشمان خیس غرق به خونم… ادامه نوشته »
خیلی سال ها دور تر مادرم وسط حیات خانه مان شعر شد و به آسمان رفت سالهاست که غم می بارد از آسمان کوچک حیاط… ادامه نوشته »
پنجاه و یکمین نشست تخصصی شعر گیومه (صدای شعر _ قسمت دوم) شعر خوانی و گفتگو با شاعران از شهرهای مختلف کشور پنج شنبه ۲۰… ادامه نوشته »